داستان فیلم در مورد شخصی به نام “برایان بارنز” است که در بیایانی دور افتاده به هوش می آید، در حالی که هیچ چیز رابه خاطر نمی آورد و توسط هشت جنازه احاطه شده و یک ون پر از پول و یک ون دیگر پر از کوکائین…
فردی بنام «جانی منمونیک» که حامل اطلاعات است، در حال حمل یک بسته ی اطلاعاتی بزرگ در سرش می باشد. این بسته به قدری بزرگ است که اگر نتواند سر وقت آن را تحویل بدهد، ممکن است جانش را از دست بدهد..
جک اِستون برای گرفتن انتقام مرگ خانواده اش از یک خلافکار روسی به نام بَلام که در زندان به سر می برد، تصمیم می گیرد به سرقت از یک بانک بپردازد تا وی را دستگیر کرده و در همان زندانی که بَلام حظور دارد،…