داستان درباره اشرف مروان تاجر و میلیاردر اهل مصر و همسر یکی از دخترهای جمال عبدالناصر است. او ارتباطات سیاسی زیادی داشت و برای سازمان های جاسوسی دشمنان ملتش کار میکرد.
در یک موسسه نگهداری از جوانان بزهکار قتلی رخ می دهد. بندی که این واقعه در آن رخ داده زیر نفوذ جوانی خشن به نام استیو و دستیار غول پیکرش لویس قرار دارد. در تحقیقات اولیه ردی از قاتل به دست نمی اید، چون…