سه بازگیر برای بازجویی احضار می شوند. آنها با اتهامات مبهم قاضی روبرو می شوند. بازجویی قاضی بسیار خشن و بی رحمانه بوده، آنها را تحقیر کرده و اعتماد به نفسشان را متزلزل می کند…
“مگی” پس از جا ماندن از قطار با “دیوید” آشنا شده و شب را به همراه او می گذراند.آنها که پولی ندارند وارد یک کلبه تابستانی می شوند.مالک کلبه پیشنهاد اجاره به آنها را می دهد اما انگیزه دیگری دارد.در زندگ…