کيوتو، دهه ي ۱۹۷۰. خوش نويسي (اوگاتا) در سالگرد تولد دخترش «ناگيکو»، با ظرافت پيام تبريکي را روي چهره ي او مي نويسد. چند سال بعد، «ناگيکو» (وو) از اين مراسم با شور و اشتياقي فراوان ياد مي کند و دنبال…
سال ۱۹۸۴. در شهر «ايراستريپ يک» که قبلا لندن بوده و اکنون پايتخت يکي از سه ابر قدرت جهان يعني «اوشينا»ست، «وينستن اسميت» (هرت) پس از شکنجه هاي شديد جسماني و رواني سرانجام مي آموزد که تنها به «برادر بز…
جواني هجده ساله به نام «برايان» ( بردی کوربت ) به ياد مي آورد که در سال ۱۹۸۱، در هشت سالگي در باراني سيل آسا از هوش رفته و پنج ساعت بعد در زيرزمين خانه شان چشم باز کرده است. او با ديدن عکسي به ياد دور…
وقتي جسد پيشخدمتي به نام «ترزا» (گيدلي) در ايالت واشينگتن پيدا مي شود و FBI، مأمور ويژه اش، «چستر دزموند» (آيزاک) و همکار جوانش، «سام استنلي» (ساترلند) را براي تحقيق به آن جا مي فرستد.
«جرميا جانسن» (ردفورد)، مردي جوان و تک رو که از شهرنشيني به تنگ آمده، در سال ۱۸۳۰ به کوهستان راکي مي رود. در آن جا يک شکارچي (گيراش) او را مي بيند و زير پر و بالش را مي گيرد. «جرميا» روش زندگي در طبيع…
جسد یک زن جوان پس از درگیر شدن در یک مبارزه زیرزمینی، پیدا میشود. خواهر او ویندزور برای پیدا کردن قاتل و رساندن او به سزای اعمالش، زیر دست یک مبارزه سرشناس آموزش می بیند و…