کمرون، پسری درونگرا، بیحد شیفتهی دایان، همکلاسیاش است. اما ورود ویکتوریا، خونآشامِ همسایه، مسیر عشق او را منحرف میکند. کمرون ناگهان خود را در میان ماجرایی مرگبار مییابد…
یک زن جوان با بیماری “آنیژا” (گونهای از اختلالات حافظهای که ناتوانی ناقص یا کامل در یادآوری تجربههای گذشته است) تبدیل به یک مورد کلیدی در یک پرونده ناپدید شدن می شود…