یک قمارباز سالخورده در یک بازی باخت تلاش می کند تا از یک کازینو در مونت کارلو سرقت کند. اما کسی قبلاً حتی قبل از اینکه حرکتی انجام دهد به پلیس خبر داده است…
داستان درباره اشرف مروان تاجر و میلیاردر اهل مصر و همسر یکی از دخترهای جمال عبدالناصر است. او ارتباطات سیاسی زیادی داشت و برای سازمان های جاسوسی دشمنان ملتش کار میکرد.
پس از یک برخورد ، دو مرد به طور مساوی از یک باشگاه راگبی بسته شده و ناخواسته در خواب راه می روند، اما باید احساسات رو به رشد خود را پنهان کنند یا نابودی باشگاهی که دوست دارند را به خطر بیندازند…